عاقبت روزی...
بغض و باران می برد من را به جایی که
همیشه رنگین کمان است....
آرامش اینجاست:
من اندوهم را
به شکل کلماتی کوچک درآورده ام
تنها قلم خسته من است
که اندوه مرا به روی کاغذ میریزد
در حالیکه آهسته آهسته قلبم را میخورد
پس به کلمات کوچک بدل میشوم
تا تو
مرا تلفظ کنی
این تنها کاریست که از دست من بر می آید
آرامش اینجاست: