کاش می آمد و از دور..

قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
ورنه هیچ از دل بی رحم تو تقصیر نبود
من دیوانه چو زلف تو رها می کردم
هیچ لایق ترم از حلقه زنجیر نبود



بهش میگم

میدونی چرا وقتی داری واسه آخرین بار , با عشقت خداحافظی میکنی , هیچی نمی گی و فقط نگاش میکنی ؟
چرا فقط ٬ بغض میکنی و... نمی ذاری اشکات بچکه , که نکنه اشکات ٬ این آخرین تصویرشم واست مات کنه ....؟
چرا با هر قدمی که ازش دور میشی , بازم بر میگردی و یه نیم نگاه دیگه...
خدایا فقط یه نیم نگاه دیگه ...
تا جایی که بتونی
تا جایی که بشه
تا جایی که چشات هنوز............
هیچ فک کردی ٬ چرا فقط دوست داری نگاش کنی
چرا فقط نگاش میکنی
چرا فقط نگاش میکنی
چرا فقط............
شاید فقط به خاطر اینکه اون موقع یه حس گنگ , یه احساس غریب , بدجور بهت نهیب میزنه ...
دلتو آروم میلرزونه و میگه :
اگه یه روزی
یه جایی
یه وقتی
دلت واسش تنگ شد چی ؟؟


آنکه دائم هوس سوختن ما می کرد

کاش می آمد و از دور تماشا می کرد


آرامش اینجاست:


نسیم آرامش می وزد
و نور اطمینان می تابد
پس فقط الا بذکرالله تطمئن القلوب




نظرات 9 + ارسال نظر
مجنون چهارشنبه 25 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:49 ب.ظ

داغونم کردی پسر
بدجور اشکم در اومد

سفیر حیدری چهارشنبه 25 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:55 ب.ظ http://golbaba.persianblog.ir/

سلام دوست عزیز
خیلی قلم تاثیرگذاری دارید
متن بسیار بسیار احساسی بود
من رو بردین به قدیم .....

یاسمین پنج‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 07:15 ق.ظ

عالی بود مثل همیشه

مهناز چترفیروزه پنج‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:19 ب.ظ http://30morgh.blogsky.com/

اون بیت آخری واقعا قشنگ بود

آنکه دائم هوس سوختن ما می کرد

کاش می آمد و از دور تماشا می کرد


دل شکسته پنج‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:20 ب.ظ

خداوند بشکند آنکس که دلت را شکاند

بهنود پنج‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:03 ب.ظ http://www.ghamkadeh.blogfa.com/

به چه مانند کنم موی پریشان ترا؟

به دل تیره شب؟

به یکی هاله دود؟

یا به یک ابر سیاه-

که پریشان شده و ریخته بر چهره ماه؟

به نوازشگر جان؟

یا به لطفی که نهد گرم نوازی در سیم؟

یا بدان شعله شمعی که بلرزد ز نسیم؟

گل رز شنبه 28 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 07:23 ب.ظ

نوشته هات منو کشته
بابا خیلی عالیه

شکوفه یاس دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:22 ق.ظ http://weblog.persianyas.com

سلام

وقتی دلم از این روزگار می گیره
زیر لب برای خودم زمزمه می کنم:
یه روزی
یه جایی
یه کسی
یه چیزی
صبر داشته باش
صبر داشته باش

دلت رو به خدا بسپار.
رفتن ها سخته. صبوری می خواد.
برای همینه که می گن بهترین خداحافظی، خداحافظی است که سلامی در پی داشته باشد.

reyhane جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:43 ب.ظ

cheghadt baham hamdardimmmm.kheili ghashange neveshtehat

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد